۱۳۸۸ شهریور ۳۰, دوشنبه

کون مینا جون

من سیامک هستم. 25 ساله. خاطره ای رو که میخ.ام براتون تعریف کنم مربوط به 21 سالگیم هست. مادر من شغلش گلدوزی هست. محل کارش تو یکی از اتاقای خونمونه. مادرم یک شاگرد داشت که اون موقع سنش حدود 27 سال بود و تازه عروسی کرده بود. اسم این شاگردش مینا بود. یه زن تازه شوهر کرده خوشگل با موهای رنگ شده طلایی با پوست سفید و چشمای آبی و قد 160 سانت و تو پر که تو اتاق کارش بدون روسری و معمولا با شلوار لی کار میکرد. خیلی وقتا در اتاق کارشون به علت گرما و سرما باز میموند تا همدمای اتاقای دیگه بشه. از اینرو من موقع رد شدن از اونجا میتونستم اونو خوب دید بزنم. این رو بگم که من یه پسر حشریم که منتظر این موقعیت ها هستم. یک روز مادرم برای کار اداری بیرون رفت و من هم اون روز کلاس دانشگاه نداشتم و با مینا جونم تو خونه تنها موندم. اون روز مینا جون یه بلوز تنگ قرمز و شلوار لی کشی که مثل پوست پیاز نازک بود پوشیده بود. کون مینا قلمبه بود و در هر باری که الکی از کنار اتاق رد میشدم کونش نظرمو جلب میکرد. دوست داشتم بیرحمانه این کون رو بکنم. خلاصه برای شروع یه فکری به سرم زد. رفتم براش یه چای ولرم ریختم و کیرم رو در آوردم و تو چای کردم و بعدش بردم برای مینا. رفتم تو اتاقش و اون ازم تشکر کرد. چند دقیقه بعد به بهانه برداشتن سینی چای رفتم تو اتاق و اون ایستاده بود و من آروم دستم رو مالیدم به کونش. قلبم داشت می ایستاد. عجب کون نرمی داشت. می خواستم گازش بگیرم. حالا که این کار رو کرده بودم دیگه باید کارشو تموم میکردم تا یوقت به مادرم نگه. خلاصه رفتم بیرون و چند دقیقه بعد به بهانه برداشتن نخ و سوزن رفتم تو اتاق که دیدم خودشو جمع کرد و رفت یک طرف دیگه که من لمسش نکنم. من رفتم طرفش به یه بهانه دیگه که اون بین من و دیوار قرار گرفت که البته پشت به من کرده بود. همون جور بدون حرف ایستادم و رونم رو دادم زیر کونش. دیدم گفت سیامک چیکار میکنی. گفتم هیچی. گفت پس برو بیرون. من داشتم از ترس و شهوت می مردم. بهش گفتم میشه فقط چند دقیقه ساکت باشه تا کارمو بکنم که اون تهدیدم کرد که اگه نرم به مادرم بگه. من دیگه مصمم شدم که کارم رو تموم کنم. کیرم رو قبل از ورود از زیپ شلوارم در آورده بودم و البته لباسم رو روش کشیده بودم. از پشت بهش چسبیدم. و شروع کردم به مالیدن کونش. اون دستم رو پس میزد و میگفت مسخره بازی در نیار و برو بیرون. من دست بردار نبودم. سینش رو از روی لباسش مالیدم. اولش مقاومتش بیشتر بود ولی دید از دست من خلاصی نداره. گفت من شوهر دارم سیامک. بهش گفتم فقط همین یکدفعه و به من رحم کن چون تا حالا کسی رو نکردم و تو کفم. اما اون می خواست از دستم فرار کنه. تو یک لحظه شلوارش که کشی بود کشیدم پایین و بهش گفتم آبرو ریزی در نیار که آبروی تو بیشتر از من میره. اما اون گریش گرفت. دیدم زیرش شورت نپوشیده بود و من که کیرم آماده کار بود گذاشتم بین لمبرهای کونش. کونش که عرق کرده بود کیرم رو در آغوش گرفت. بهش گفتم بیا بریم تو اون اتاق که نمی اومد. بزور بغلش کردم و بردمش تو اتاق کناری که مربوط به خودم بود. انداختمش رو تختم. میخواست فرار کنه که یکی محکم زدم تو گوشش. گریه اش بیشتر شد ولی دیگه مقاومت نکرد. من لباسامو در آوردم و کیرم که خیلی کلفت و درازه بیرون افتاد. فهمیدم از سایز کیرم بد جوری ترسیده. خصوصا از اینکه میدونست باید با سوراخ تنگ کونش از کیر من پذیرایی کنه چون من بین حرفام فقط از قربون صدقه کونش می رفتم. رفتم سراغش و بزور شلوار و بلوزشو در آوردم. عجب سفید بود. بعدش سوتینش رو در آوردم. عجب پستونای بزرگی داشت و نرم. شورتشو هم در آوردم که چشم به اون کون و کوس افتاد ولی علاقه من به کون خیلی بیشتره. گفتم برگرد که گریه کنان گفت کاریم نداشته باش. بزور برش گردوندم. و زود یکم تف ریختم تو دستم و به کون نازش مالیدم. بعد به کیر خودم حسابی تف زدم و خوابیدم روش. کیرم سوراخ کونشو زود پیدا کرد. آروم فشار دادم که دیدم دادش رفت تو هوا. من بی توجه فشار م دادم که گفت یواش نامرد. دیگه سر کیرم تو کونش بود. یکم صبر کردم و دوباره شروع کردم. مینا گریه میکرد و من توجه نمی کردم. بعد از دقایقی تمام کیرم تو کونش بود. اول آروم تلمبه میزدم ولی کم کم تلمبه هام تند تر شد. کیرمو از کونش در آوردم و دوباره جا زدم. این دفعه راحت تر رفت تو. انگار کونش هم آب افتاده بود. از پشت بغلش کرده بودم و چند دقیقه ای تلمبه می زدم که دیدم آبم داره میاد. مینا هم هی داد میزد و گریه میکرد. با فشار تمام آبم رو ریختم تو کونش و از روش بلند شدم. بیچاره نمی تونست از خستگی بلند شه. لای کونشو باز کردم دیدم حسابی قرمز شده و سوراخش داره بود بود میکنه. خیلی صحنه خوبی بود. جالبه که من از هیچ نقطه دیگه بدنش استفاده نکردم اما نسبتا آبم زود اومد. من رفتم و دیدم اونم رفت دستشویی تا خودشو تمیز کنه. من شورت مینا رو بزور ازش گرفتم که اگه خواست به کسی بگه گرویی داشته باشم. هنوزم پیشمه. مینا تا چند وقت سزر و سنگین شد و بعد از چند وقت هم دیگه ندیدمش. اما کیرم هنوز به فکر کون تنگشه.

۲ نظر: